- غو بییتن
شتاب گرفتن
معنی غو بییتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به پشت گرفتن
درد گرفتن استخوان
گفتگو و مجادله را دوباره آغاز کردن
بهانه گرفتن، نقطه ی ضعف گرفتن
خشمگین شدن
ادرار داشتن، دچار ادرار شدن
استقامت کردن، بنیان گرفتن
گام برداشتن
ترسیدن، به واسطه ی ترس از جایی جستن
مغرور شدن، فاسد شدن غذا
رنجور شدن، تحلیل رفتن
روان شدن شیره ی گیاه و درختان در آوندها به مناسبت فرا رسیدن.، آب گرفتن میوه و، پر کردن ظرف از آب، آب دار شدن میوه
خواب آلود شدن
دویدن
غلتیدن در سراشیبی، چهره پوشاندن، به سرعت آمد و شد کردن
جاری و روان شدن، غلتیدن در سراشیبی
بردوش گرفتن
خواب به چشم آمدن، خواب آلود شدن
چک بییتن
زیر گرفتن، سواره از روی چیزی گذشتن
اصابت کردن، به هدف خوردن، شالوده ریختن، ته گرفتن غذا، نشستن برف بر زمین، بلند کردن، شالوده ریختن، اصابت کردن، به هدف خوردن، شالوده ریختن
بلند کردن
آغاز، آغاز و شروع دوباره ی کاری، طرح چیستان، برقرار شدن
پی گیری کردن، از هم گشودن، باز کردن چیز بافته شده
قلق کسی را به دست آوردن، طبع کسی را فهمیدن
سهم خود را گرفتن دریافت حق و حقوق
در حال کار کردن، روان و جاری بودن
از کسی خط مشی گرفتن
خون گرفتن، حجامت کردن
رها کردن، از دست دادن، کمک کردن
جلوگیری کردن، جلوی کسی یا چیزی را گرفتن
بر راه و رسم کاری تسلط داشتن
غلتیده شدن
ساییدن